بازآ بازآ که دره ها دلگیرند
خاموش خروسان به دل شبگیرند
بر شاخه ی سیب سرخ بی دانه و آب
از دوری تو پرنده ها می میرند
***
روزی بشود که خاک ما سبز شود
ایام زمستان شریران برود
خود رفته به روی گل ما چرخ زنان
پرواز کند پرنده آهو بدود
***
صبحست بیا که پر به صحرا بزنیم
بال و پر خود به آب دریا بزنیم
زیبایی رقص چشمه را دریابیم
گلبانگ سحر به شام یلدا بزنیم