بگذار خبر کنم که شب بو آمد
بر جنگل سبز بچه آهو آمد
با آنهمه سیم خاردار از همه سو
با گل سر منقار پرستو آمد
***
در باغ انار یک شقایق می رست
قمری به ترانه جفت خود را می جست
جا پای غریب خاطراتم را نرم
موجی به لب ساحل دریا می شست
قمری به ترانه جفت خود را می جست
جا پای غریب خاطراتم را نرم
موجی به لب ساحل دریا می شست
***
من باغی پر از شکوفه رنگینم
عشقی ابدی در دل آتشگینم
در گستر بیکرانه خورشیدی
عالم همه را یک گل رُز می بینم