۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه

رباعی - مهدی یعقوبی

در سیر و سفر به روح تاکستانم
بی خویشتن  از  مستی بی پایانم
عالم همه گشته مثل یک جام شراب
سر ریز شده  از لب من در جانم